بسیاری از افراد از نوعی اضطراب رنج می برند. اضطراب یک عامل در اکثر تشخیص های سلامت روان است. در واقع، این یک مشکل شایع است که بسیاری از افراد اختلال اضطراب اجتماعی و علائم مرتبط با آن را رفتاری عادی می دانند که نیازی به کمک پزشک ندارد.
اضطراب اجتماعی ممکن است توسط یک رویداد خاص یا شیمی مغز ایجاد شود، یا ممکن است بخشی از یک اختلال اضطراب فراگیر بزرگتر باشد. با توجه به انجمن اضطراب و افسردگی، اختلال اضطراب اجتماعی تقریباً 6.8٪ از ایالات متحده را تحت تأثیر قرار می دهد و یک سوم از کسانی که در نهایت به اختلال اضطراب اجتماعی تشخیص داده می شوند، ممکن است قبل از مراجعه به درمان، 10 سال علائم را تجربه کنند. در اینجا برخی از علائم وجود دارد که باید مراقب آنها باشید تا ببینید آیا لازم است در مورد درمان این مشکل با پزشک خود صحبت کنید.
افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی تمایل دارند از موقعیت هایی که احتمالاً در مرکز توجه قرار دارند اجتناب کنند. آنها تمایل دارند کاملاً از ترس های خود آگاه باشند، اما نگران هستند که در صورت شناسایی این ترس ها، مردم آنها را قضاوت کنند. کسانی که از اشکال اجتماعی اضطراب رنج می برند، ممکن است از سخنرانی در جمع اجتناب کنند، زیرا این امکان را دارد که آنها را در معرض بررسی دقیق قرار دهد.
ترس های ارتباطی به عرصه عمومی محدود نمی شود. اضطراب اجتماعی همچنین می تواند تعاملات گروهی یا بین فردی را نیز دشوار کند. اگر اغلب احساس می کنید که تعامل با افراد دیگر در موقعیت های اجتماعی منظم غیرممکن است، ممکن است از صحبت با پزشک خود در مورد اضطراب سود ببرید.
2. اجتناب موقعیتی
متأسفانه، تعامل با دیگران در هسته بسیاری از موقعیت هایی است که افراد به عنوان بخشی از زندگی روزمره خود با آن مواجه می شوند. حتی اگر فقط به سر کار یا مدرسه می روید، برخوردهای زیادی وجود دارد که ممکن است باعث ایجاد اضطراب اجتماعی شود. چیزی که برای افراد دیگر عادی به نظر می رسد، مانند بازگرداندن یک کالای ناخواسته به فروشگاه، می تواند یک روز کامل را برای افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی مصرف کند، زیرا آنها سعی می کنند راهی برای جلوگیری از این موقعیت پیدا کنند.
تلاش برای ایجاد ارتباط با افراد فراتر از تعامل گاه به گاه نیز می تواند مشکل ساز باشد. ممکن است از قرار ملاقات یا رفتن به مجالسی که ممکن است با دوستان جدیدی ملاقات کنید اجتناب کنید زیرا عدم اطمینان اجتماعی بیش از حد در آن دخیل است. این می تواند منجر به تنهایی و احساس انزوا شود که به نوبه خود عوارض جانبی اختلال اضطراب اجتماعی را تشدید می کند.
3. چشم انداز منفی
برای بسیاری از افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی، تسکین یک هدف دست نیافتنی به نظر می رسد. وقتی هر کاری که برای موفقیت باید انجام دهید دارای یک جزء اجتماعی است، فقط فهمیدن اینکه چگونه در دنیا کار کنید می تواند طاقت فرسا و طاقت فرسا باشد. این می تواند حفظ نگرش مثبت در مورد اینکه زندگی شما چگونه پیش می رود یا آینده ای که ممکن است داشته باشد را دشوار کند.
ناامیدی منفی که اغلب با اضطراب اجتماعی همراه است یکی از دلایلی است که بسیاری از افراد از کمک خواستن اجتناب می کنند. آنها نمی توانند تصور کنند که چگونه مشکل می تواند حل شود، بنابراین در به کار بردن انرژی لازم برای تلاش مردد هستند. اگر دیدید که با دید منفی نسبت به زندگی بر خود غلبه کرده اید، ممکن است صحبت با یک متخصص مفید باشد. کسانی که برای مقابله با اضطراب اجتماعی آموزش دیده اند، ممکن است پیشنهاداتی داشته باشند که می تواند به شما کمک کند راه خود را از ناامیدی بیرون بیاورید.
بخش بزرگی از آنچه که تعامل اجتماعی را برای افراد مضطرب بسیار خستهکننده میکند، اتفاقاتی است که در ذهن خود آنها میگذرد. بیش از حد فکر کردن یکی از علائم رایج اضطراب اجتماعی است. از آنجایی که افراد مبتلا به این اختلال می ترسند عجیب و غریب یا بی دست و پا به نظر برسند، تمایل دارند هر چیزی را که فرد دیگری در گفتگو با آنها می گوید یا انجام می دهد تجزیه و تحلیل کنند.
چیزی به سادگی یک تبریک می تواند برای افرادی که مطمئن نیستند توسط دیگران پذیرفته شده اند، معنای جدیدی پیدا کند. آنها به راحتی می توانند در یک حلقه فکر کنند که آیا دیگران واقعاً از دیدن آنها خوشحال هستند یا فقط مودب هستند. اگر این شبیه تجربه شما به نظر می رسد، ممکن است داشتن یک درمانگر مفید باشد که بتواند شما را در فرآیند تفکر تحلیلی شما راهنمایی کند تا بفهمد واقعاً چه چیزی در آن موقعیت در حال وقوع است.
5. حساسیت مفرط به انتقاد
هیچ کس به خصوص از اینکه به او گفته شود چه اشتباهی انجام می دهد لذت نمی برد. البته منطقاً نتیجه میشود که افرادی که دائماً نگران این هستند که دیگران در مورد خود چه فکری میکنند، نسبت به بازخورد منفی حساسیت بیشتری دارند. این حساسیت میتواند بسیاری از موقعیتها را، بهویژه موقعیتهایی مانند محل کار که در آن بازخورد غالباً بخشی از کار است، برای افرادی که دارای اضطراب اجتماعی هستند، دشوارتر از سایرین کند.
به همین دلیل، افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی ممکن است در صورت امکان از مشاغل مربوط به خدمات مشتری اجتناب کنند. هنگامی که آنها باید با مردم منتقد کار کنند، ممکن است به استراحت های بیشتری نیاز داشته باشند تا از استرس اضافی که به آنها وارد می شود، رهایی یابند. با این حال، نگرانی آنها در مورد اینکه رئیسشان در مورد چنین درخواستی چه فکری می کند، می تواند آنها را از انجام اقدامات مراقبت از خود که برای ادامه کار خوب و خوب بودن نیاز دارند، باز دارد.
6. مهارت های اجتماعی توسعه نیافته
مهارت های اجتماعی، مانند هر رفتاری که آموخته شده است، برای بهبود نیاز به تمرین دارد. اگر افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی از موقعیتهای اجتماعی دوری کنند، ممکن است در توسعه مهارتهای اجتماعی که دیگران آن را بدیهی میدانند، دچار مشکل شوند.
حتی اگر نتوانند از برخوردهای ناراحت کننده اجتناب کنند، ممکن است آنقدر تحت تأثیر احساسات منفی قرار بگیرند که به حالت بقا بروند و توانایی یادگیری چیزهای جدید را از بین ببرند.
این موضوع می تواند تبدیل به یک چرخه خود ماندگار شود. برای اینکه یاد بگیرید چگونه این کار را انجام دهید، باید با دیگران تعامل اجتماعی داشته باشید. اگر در مورد موقعیت های اجتماعی مضطرب هستید، ممکن است فعالانه از آنها دوری کنید. این اجتناب می تواند فقدان دانش و مهارت را تداوم بخشد.
دانستن اینکه شما فاقد این مهارت ها هستید می تواند شما را در مورد تعاملات اجتماعی آینده بیشتر مضطرب کند. یک درمانگر واجد شرایط می تواند به شما کمک کند این چرخه را بشکنید تا مهارت های اجتماعی و اعتماد به نفس استفاده از آنها را توسعه دهید.
7. عزت نفس منفی
بیشتر دیدگاه منفی که افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی تجربه می کنند به سمت درون هدایت می شود. این یک تصور غلط رایج است که افراد مضطرب مشکلات بین فردی خود را درک نمی کنند. در واقعیت، آنها معمولاً به شدت از کمبودهای اجتماعی خود آگاه هستند تا جایی که در واقع در مورد میزانی که آنها را ناجور تصور می کنند اغراق می کنند. هر اشتباه تصور شده بر این باور آنها می افزاید که شکسته اند یا قادر به حفظ روابط سالم نیستند.
خبر خوب این است که این عزت نفس پایین می تواند کاتالیزوری برای کمک گرفتن باشد. اولین قدم برای رسیدگی به هر مشکلی، تصدیق وجود یک مشکل است. نظر منفی نسبت به خودتان، اگرچه ناخوشایند است، اما اگر شما را تشویق کند که به دنبال راه هایی برای غلبه بر آن و افرادی که می توانند به شما در انجام این کار کمک کنند، مفید باشد.
تماس چشمی راهی برای برقراری ارتباط یا صمیمیت با شخص دیگری است. با این حال، برای افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی، تمرینی که برای دیگران بسیار آسان به نظر می رسد می تواند دشوار باشد. وقتی مشکلات اجتماعی را که مبتلایان تجربه می کنند در نظر می گیریم، این امر منطقی است. تمایل به تجزیه و تحلیل هر ظرایفی از یک تعامل اجتماعی، از جمله رفتار غیرکلامی، می تواند نشان دادن رفتارهای رایج را دشوار کند.
چیزی که این علامت را پیچیده تر می کند این است که یک انگ به آن متصل است. بسیاری از مردم عدم ارتباط چشمی را می خوانند، با این فرض که به این معنی است که فرد غیرصادق یا فریبکار است. اگر متوجه شدید که دوست یا همکار هنگام گفتگو به شما نگاه نمی کند، سعی کنید ذهن خود را باز نگه دارید. ممکن است نشانه ای از سطحی از اضطراب اجتماعی باشد تا نیت های پلید. اگر خودتان با تماس چشمی مشکل دارید، دریافت کمک حرفه ای برای اضطراب شما ممکن است برای غلبه بر این مشکل مفید باشد.
9. مشکلات گوارشی
افراد مختلف استرس را به طرق مختلف حمل می کنند و بسیاری از این مکانیسم های مقابله ای تظاهرات فیزیکی دارند. برخی از افراد دچار تنش عضلات، به ویژه در ناحیه گردن و شانه می شوند. سایر افراد استرس خود را در روده خود حمل می کنند و عملکرد سیستم گوارشی آنها را به شکلی که باید کار کند دشوار می کند. این یکی از علائم رایج اختلال اضطراب اجتماعی است.
برای بسیاری از افراد مضطرب، ناراحتی گوارشی یکی از اولین نشانههایی است که نشان میدهد چیزی اشتباه است. آنها ممکن است خود را از نظر اجتماعی ناجور ببینند اما میزان مشکل را نمی دانند. سپس بیماریهایی مانند سندرم روده تحریکپذیر تشخیص داده میشود و پزشک شروع به پیشنهاد راههایی برای مقابله با این مشکل میکند که اغلب شامل برخورد با مسائل روانشناختی مانند اضطراب یا استرس است. این ممکن است اولین نشانه ای باشد که افراد دارای مشکلات اساسی با اضطراب اجتماعی هستند.
10. حملات پانیک مکرر
اکثر افرادی که هر نوع اضطرابی برای آنها تشخیص داده می شود در مقطعی دچار حمله پانیک می شوند. در حالی که علائم خاص حملات پانیک از فردی به فرد دیگر متفاوت است، چند روند رایج وجود دارد. برخی از افراد احساس می کنند که دچار حمله قلبی شدهاند و علائم مشابهی مانند دشواری تنفس، درد قفسه سینه و ضربان قلب سریع را تجربه می کنند. برخی دیگر ممکن است احساس سرگیجه، حالت تهوع و بی حسی داشته باشند یا دچار لرز یا گرگرفتگی ناگهانی شوند. صرف نظر از علائم، حمله پانیک معمولاً باعث می شود فردی که از آن رنج میبرد پس از آن خسته شود.
اگر حملات پانیک مکرر را تجربه می کنید، ممکن است توجه به آنچه به نظر می رسد باعث آن می شود، مفید باشد. هنگامی که حملات پانیک در حین یا در انتظار یک موقعیت اجتماعی ناخوشایند رخ می دهد، ممکن است به اختلال اضطراب اجتماعی مبتلا باشید. جستجوی درمان از یک متخصص واجد شرایط اولین گام خوب برای کنترل فراوانی و شدت چنین حملاتی است.