دیسپراکسی که به عنوان اختلال هماهنگی رشد نیز شناخته می شود، یک اختلال عصبی مزمن است که از اوایل کودکی شروع می شود. این یک بیماری شایع است که هم کودکان و هم بزرگسالان را درگیر می کند. این وضعیت به طور رسمی توسط سازمان های بین المللی به رسمیت شناخته شده است و باید از سایر اختلالات حرکتی مانند سکته مغزی یا فلج مغزی متمایز شود.
افراد مختلف ممکن است با توجه به تجربیات زندگی و خواسته های محیطی از نظر ظاهری متفاوت باشند. از آنجایی که آنها با مشکلاتی روبرو هستند که زندگی روزمره آنها را تحت تأثیر قرار می دهد، تحصیل و اشتغال را نیز تحت تأثیر قرار می دهد. علائم دیسپراکسی هر دو جنبه فیزیکی، عاطفی و روانی را شامل می شود.
اگرچه این اختلالی است که ممکن است به خودی خود رخ دهد، اما اغلب با شرایط دیگری مانند نارساخوانی، اختلال کمبود توجه بیش فعال و سایر مشکلات زبانی، عاطفی یا رفتاری همراه است. اگرچه هیچ دلیل شناخته شده ای برای دیس پراکسی وجود ندارد، اما تحقیقات نشان داده است که ممکن است به نابالغی رشد عصبی در مغز نسبت داده شود.
حافظه کوتاه مدت ظرفیت نگهداری مقدار کمی از اطلاعات آماده است. در مقابل، حافظه بلند مدت اطلاعات را برای مدت طولانی تری نگه می دارد. مدت زمان محدود حافظه کوتاه مدت نشان می دهد که محتویات حفظ شده به طور خود به خود با گذشت زمان تحلیل می روند. تخمین زده می شود که بتواند اطلاعات را برای حدود 15 ثانیه حفظ کند.
در بیماران مبتلا به دیسپراکسی مشاهده شده است که در مقایسه با سایرین حافظه کوتاه مدت ضعیفی دارند. این همچنین به مشکلات یادگیری آنها کمک می کند.
علامت شماره 2: هیپوتونی
هیپوتونیا به حالتی از تون عضلانی کم اشاره دارد که در آن اغلب قدرت عضلانی کاهش می یابد. این یک اختلال نیست، بلکه تظاهر بیماری های مختلفی است که به طور بالقوه بر قدرت عضلانی یا کنترل عصب حرکتی تأثیر می گذارد.
در برخی از افراد مبتلا به دیسپراکسی، وجود هیپوتونی و تون عضلانی کم نیز بر تعادل آنها تأثیر منفی می گذارد و هماهنگی را بدتر می کند. هیپوتونی همچنین می تواند به مشکلات گفتاری کمک کند زیرا مشکلاتی در دهان و فک تجربه می کنند که به طور بالقوه بر تلفظ تأثیر می گذارد و عزت نفس را کاهش می دهد.
علامت شماره 3: حملات پانیک
حملات پانیک به دورههایی از ترس شدید اشاره دارد که ممکن است منجر به لرزش، تپش قلب، تنگی نفس، بیحسی، عرق کردن، درد قفسه سینه و غیره شود. افرادی که حملات پانیک را تجربه می کنند اغلب ترس شدیدی از دست دادن کنترل دارند. حملات پانیک ممکن است به طور غیر منتظره رخ دهد. با این حال، مشخص شده است که استرس روانی و سیگار کشیدن خطر حمله پانیک را افزایش می دهد.
قبل از تشخیص، اختلالاتی مانند بیماری قلبی، پرکاری تیروئید، سوء مصرف مواد و پرکاری پاراتیروئید باید رد شوند. گزینه های درمانی شامل مشاوره، داروها و تکنیک های آرامش بخش است. در افراد مبتلا به دیسپراکسی، از آنجایی که نسبت به محیط اطراف خود مانند سر و صدا، نور و دما حساسیت بیشتری دارند، در کنار آن تمایل بیشتری به اضطراب دارند، احتمالاً حملات پانیک را نیز تجربه می کنند.
مهارت های حرکتی درشت عموماً در دوران کودکی به دست می آیند. به عنوان مثال می توان به ایستادن، راه رفتن، دویدن، بالا رفتن از پله ها، پریدن و غیره اشاره کرد. این مهارتها در طول دوران کودکی با اصلاح مداوم در طول سالهای رشد آنها به دست میآیند و بهبود مییابند. حرکات درشت از گروههای بزرگ ماهیچهها میآیند و شامل حرکت کل بدن میشوند.
در افراد مبتلا به دیسپراکسی، کنترل ضعیف حرکتی درشت می تواند منجر به تعادل ضعیف، وضعیت بدنی نامناسب، مشکل در ورزش، مشکل در رانندگی، حرکات ناشیانه و تمایل به زمین خوردن و زمین خوردن شود. برای جبران، ممکن است «حرکات لوازم جانبی» اغراق آمیز برای کمک به حفظ تعادل مانند تکان دادن بازوها هنگام دویدن داشته باشند.
علامت شماره 5: مشکل در کنترل دقیق موتور
مهارت های حرکتی ظریف بر اساس مهارت و هماهنگی عضلات کوچکی است که معمولاً در دست ها و انگشتان دیده می شود. رشد مهارت های حرکتی ظریف به رشد هوش کمک می کند و در مراحل مختلف رشد انسان رشد می کند. مهارت های حرکتی ظریف شامل استفاده از انگشتان دست، دست ها، مچ دست، انگشتان پا و پا است. به عنوان مثال می توان به اعمالی مانند برداشتن اشیاء بین انگشت و شست، پلک زدن و نوشتن اشاره کرد.
از آنجایی که افراد مبتلا به دیس پراکسی با کنترل حرکتی ظریف مشکل دارند، دست خط ضعیفی نیز دارند. کودکان مبتلا به دیسپراکسی را فقط باید بر اساس بهترین تلاش آنها در دست خط قضاوت کرد. پیشرفت باید با آرامش تشویق شود. همچنین تمریناتی وجود دارد که ممکن است به بهبود دست خط کمک کند.
علامت شماره 6: تاخیر در رشد زبان
در کودکان مبتلا به دیسپراکسی، گفتار آنها ممکن است در سالهای اولیه نامفهوم یا نابالغ باشد، زیرا رشد زبانی به تاخیر می افتد. این ممکن است به دلیل مشکل آنها در هماهنگی حرکات مورد نیاز در تولید زبان گفتاری یا آواسازی مناسب باشد که منجر به مشکلات مداوم گفتاری می شود. این همچنین به عنوان دیس پراکسی کلامی رشدی شناخته می شود و ممکن است به صورت جداگانه یا همراه با سایر مشکلات حرکتی عمومی رخ دهد.
کودکان مبتلا به دیس پراکسی که مشکلات گفتاری یا زبانی را تجربه می کنند، باید در اسرع وقت به گفتار درمانگر مراجعه کنند. درمانگر به ارزیابی، شناسایی و کمک به توانبخشی و حمایت از کودک می پردازد.
علامت شماره 7: مشکل در خواندن و املا
افراد مبتلا به دیس پراکسی به دلیل مهارت شنیداری ضعیف و تمرکز محدود می توانند در خواندن و املا با مشکل مواجه شوند. این را می توان به استفاده تحت اللفظی آنها از زبان نیز نسبت داد. در حالی که آنها ممکن است قادر به خواندن خوب باشند، ممکن است قادر به درک مفاهیم اساسی در زبان نباشند.
به دلیل مشکلات بیان و عدم اعتماد به نفس، کودکان مبتلا به دیسپراکسی ممکن است تمایلی به خواندن با صدای بلند نداشته باشند. تمرینات ممکن است برای این افراد مفید باشد که در آن یک سری تمرینات می تواند برای معلمان، والدین و درمانگران ارائه شود تا به کودکان مبتلا به دیس پراکسی کمک کنند. تحقیقات نشان داده است که کودکانی که اختلال کلامی رشدی دارند و مشکلات گفتاری آنها بیش از 5 تا 6 سال باقی میماند، بیشتر در معرض خطر مشکلات سوادآموزی هستند. اگر سابقه خانوادگی مثبتی با چالش های زبانی، گفتاری یا یادگیری وجود داشته باشد، این خطر بیشتر می شود.
از آنجایی که افراد مبتلا به دیسپراکسی در کنترل حرکتی درشت و ظریف مشکلاتی را تجربه می کنند، در فعالیت های روزانه خود مانند آشپزی، رانندگی، کارهای خانه و نظافت نیز با مشکلاتی مواجه می شوند. همچنین ممکن است کنار آمدن با کار برای آنها سخت باشد. این ممکن است به این معنی باشد که کسانی که دارای موارد شدیدتر دیس پراکسی هستند، یا کسانی که یاد نگرفته اند کنار بیایند، نیاز به کمک گاه به گاه از فرد دیگری دارند.
دیس پراکسی که زمانی به عنوان یک اختلال دوران کودکی در نظر گرفته میشد، امروزه به عنوان یک اختلال در افراد در تمام سنین، حتی در بزرگسالی شناخته شده است. با این حال، از آنجایی که آگاهی از دیس پراکسی در بزرگسالان محدود است، گروه ها و انجمن های پشتیبانی آنلاین به طور فزایندهای برای بزرگسالان مبتلا به دیس پراکسی در دسترس هستند تا راهبردها و تجربیات مقابلهای خود را به اشتراک بگذارند.
علامت شماره 9: مشکلات ادراک
بیماران مبتلا به دیسپراکسی ممکن است مشکلاتی با ادراک داشته باشند. به عنوان مثال، آنها می توانند بیش از حد به نور و صدا حساس باشند. آنها می توانند در تشخیص صداها از سایر نویزهای پس زمینه مشکل داشته باشند. این افراد همچنین ممکن است از لمس شدن بیزار باشند یا دوست نداشته باشند. آنها میتوانند در لباسهایی که ترجیح خاصی برای لباس یا پارچه خاصی دارند، گزنده یا بداخلاق باشند. سایر حواس افزایش یافته می تواند شامل دما، بویایی، چشایی و درد باشد.
از آنجایی که آنها نسبت به روابط فضایی و فضا آگاهی کافی ندارند، اغلب ممکن است به دیگران برخورد کنند یا به آنها برخورد کنند. آنها همچنین حس جهت گیری ضعیفی دارند زیرا در تشخیص چپ و راست مشکل دارند.
علامت شماره 10: مشکلات عاطفی
برخی از مسائل عاطفی که بیماران مبتلا به دیسپراکسی ممکن است تجربه کنند، تمایل بیشتری به افسردگی، استرس و اضطراب است. این می تواند منجر به مشکلات خواب شود. آنها همچنین عزت نفس پایین تری دارند و ممکن است فوران های عاطفی، ترس، فوبیا، اجبار، وسواس و رفتار اعتیادآور داشته باشند.
بیماران مبتلا به دیس پراکسی نیز در گوش دادن به صحبت های دیگران مشکل دارند و در کار تیمی با مشکلاتی مواجه می شوند. آنها ممکن است همه چیز را به معنای واقعی کلمه بگیرند و در برداشتن نشانه های غیرکلامی یا لحن های مختلف صدا مشکل داشته باشند.
ما در این مقاله تلاش کردیم که شما را با اختلال عصبی دیس پراکسی آشنا کنیم. امیدواریم که اطلاعات مورد نیاز خود را با خواندن این مقاله به دست آورده باشید.