وقتی مچ کودک خود را در هنگام دروغ گفتن می گیرید، طبیعی است که احساس خیانت، صدمه، عصبانیت و سرخوردگی کنید. اما حقیقت این است، که دروغ گفتن یک مشکل عادی رفتار کودک است. باید به آن پرداخته شود، اما در اکثر بچه ها، این یک نقص شخصیتی یا یک مسئله اخلاقی نیست.
در عوض، دروغ گفتن روشی نابالغ و بی اثر است که آن ها برای حل یک مشکل انتخاب می کنند. به جای رفع یک مشکل اساسی، فرزند شما در مورد آن دروغ می گوید و خود را به یک کودک دروغگو تبدیل می کند. اگر فرزند شما تکالیف خود را تکمیل نکرد، این مشکل را با دروغ گفتن این که انجام داده است، حل می کند.
اگر فرزند شما قبل از منع ساعت رفت و آمد به خانه نمی رسد، در مورد دلیل دروغ می گوید. کودک دروغگو درباره اینکه کجا بود یا چه کاری انجام داده بود هم می تواند دروغ بگوید. دروغگویی برای اجتناب از عواقب به جای مواجهه با آن ها در کودکان دروغگو استفاده می شود.
در این مقاله ما درباره کودک دروغگو به شما بیشتر توضیح خواهیم داد.
کودکان می توانند دروغ گفتن را از سنین پایین یاد بگیرند، معمولا در حدود سه سالگی ممکن است این اتفاق بیافتد. این زمانی است که کودکان متوجه می شوند که شما نمی توانید ذهن آن ها را بخوانید، بنابراین می توانند چیزهایی را بیان کنند که همیشه درست نیست، بدون اینکه شما بدانید.
کودکان در 4-6 سالگی بیشتر دروغ می گویند. آن ها ممکن است با تطبیق حالات چهره خود و لحن صدایشان با آنچه می گویند، دروغ گفتن را بهتر کنند. اگر از کودکان بخواهید آنچه را که می گویند توضیح دهند، آن ها معمولا صاحب خود می شوند و نمی توانند دروغ را پنهان کنند.
با بزرگ تر شدن کودک دروغگو احتمال خطر اینکه موفقیت بیشتری در دروغ گفتن پیدا کنند نیز بیشتر می شود. دروغ ها نیز پیچیده تر می شوند، زیرا کودکان کلمات بیشتری دارند و درک تفکر دیگران را بهتر درک می کنند. در سنین نوجوانی، کودکان مرتبا دروغ مصلحتی می گویند تا از آسیب رساندن به احساسات دیگران جلوگیری شود.
دلایل دروغ گفتن کودک دروغگو
بچه ها برای جلوگیری از مشکلات دروغ می گویند
بیشتر اوقات، بچه ها برای جلوگیری از مشکلات دروغ می گویند. فرض کنید آن ها خود را درگیر کرده اند زیرا کاری را انجام داده اند که نباید انجام می دادند. شاید آن ها یک قانون را نقض کردند، یا کاری را که باید انجام می دادند، مانند کارهای خانه که انجام ندادند. وقتی کودک دروغگو می بیند که راه دیگری ندارند، بجای اینکه به عواقب آن دچار شوند، دروغ می گویند تا دچار مشکل نشوند.
دلیل اصلی دروغ گفتن کودکان این است که آن ها راه دیگری برای برخورد با مشکل یا درگیری ندارند. گاهی اوقات این تنها راهی است که آن ها می دانند چگونه یک مشکل را حل کنند. این یک مهارت زنده ماندن برای کودک دروغگو است، هرچند یک مهارت معیوب می باشد.
کودک دروغگو برای جدا کردن خود از والدین، دروغ می گوید
گاهی اوقات بچه ها از دروغ به عنوان راهی برای جدا نگه داشتن بخشی از زندگی خود از والدین خود استفاده می کنند. در روانشناسی، ما این کار کودک دروغگو را فردی سازی می نامیم و کاملا طبیعی است. گاهی اوقات حتی ممکن است به نظر برسد که آن ها دروغ های بی مورد را در مورد چیزهایی که بی اهمیت به نظر می رسند، می سازند. می تواند برای والدین گیج کننده باشد. البته، کودکان وقتی که فکر می کنند قوانین خانه بسیار سخت است، دروغ می گویند و تصمیم می گیرند که از این قوانین اطاعت نکنند.
فرض کنید شما 16 سال دارید که مجاز به آرایش نیست، اما همه دوستان او از آن استفاده می کنند. بنابراین او از لوازم آرایش در بیرون از خانه استفاده می کند، سپس در این مورد به شما دروغ می گوید. دروغ گفتن می تواند راهی برای او باشد تا شما معتقد باشید که او قوانین شما را رعایت می کند و هنوز هم فعالیت های معمولی نوجوانان را انجام می دهد.
کودکان برای ایجاد هویت دروغ می گویند
بچه ها از دروغ برای تعیین هویت خود استفاده می کنند، حتی اگر این هویت نادرست باشد. این می تواند برای تحت تأثیر قرار دادن همسالان خود، شاید در پاسخ به فشار همسالان استفاده شود. کودک دروغگو ممکن است در مورد کارهایی که می گوید (که نکرده است) به همسالان خود دروغ بگوید تا جلوه بیشتری به خود بدهد. این امر غیر معمول نیست و همه ما بزرگسالانی را می شناسیم که هنوز این کار را به طریقی انجام می دهند.
کودک دروغگو برای جلب توجه دیگران، دروغ می گوید
وقتی فرزند شما کودک است و معنی دروغ را نمی داند و حتی دروغ های بی اهمیت می گوید، این رفتار ممکن است فقط راهی برای جلب توجه او باشد. این طبیعی است. کودکان کوچک تر نیز در طول بازی های تخیلی داستان می سازند. درک کنید که این دروغ نیست، بلکه راهی است که آن ها می توانند تخیلات خود را درگیر کرده و دنیای اطراف خود را درک کنند.
بنابراین، وقتی کودک کوچک می گوید: “مامان، من تازه دیدم بابا نوئل از پنجره پرواز می کند”، من فکر می کنم این بسیار متفاوت از یک کودک بزرگ تر است که می گوید: “من تکالیفم را کامل انجام دادم”، در حالی که او این کار را نکرده است.
فانتزی ها و تخیلات، کودک دروغگو را می سازد
کودکان پیش دبستانی اغلب دروغ های تخیلی و فانتزی می گویند. اگر فرزند شما می گوید:”من دیشب به ماه رفتم” بپرسید، “آیا این چیزی است که واقعا حقیقت دارد؟ یا چیزی که آرزو می کنید حقیقت داشته باشد؟ ” این می تواند به کودکان کمک کند تفاوت بین واقعیت و تصور را درک کنند. با این حال، اگر فرزند شما به سادگی مشغول بازی تظاهر است، مشکلی نیست که به خیال پردازی بپردازید تا زمانی که همه بدانند که این داستان بیش از آنکه واقعیت داشته باشد، تخیلی است. اما مراقب باشید تا این تخیلات و آرزوهای فانتزی بیشتر نشود، چراکه ادامه این کار کودک دروغگو را پرورش می دهد.
کودک دروغگو برای جلوگیری از آسیب رسیدن به احساسات دیگران دروغ می گویند
در برخی موارد، اکثر مردم یاد می گیرند چگونه حقیقت را خم کنند تا به احساسات دیگران آسیب نرسانند. اگر کسی از شما بپرسد که آیا کفش های جدیدش را دوست دارید یا نه، ممکن است به جای اینکه صادق باشید، بگویید: ” آن ها عالی هستند”. اما بچه ها همان پیچیدگی را ندارند که بزرگسالان دارند، بنابراین غالبا راحت تر به جای آن ها دروغ می گویند. این نوع دروغ گویی اولین قدم در جهت یادگیری نحوه بیان دقیق مطالب است.
روش هایی برای جلوگیری از پرورش کودک دروغگو
گفتن حقیقت را به یک قانون خانگی تبدیل کنید
به عنوان بخشی از قوانین و ارزش های خانوادگی خود، یک قانون مشخص در خانه ایجاد کنید که بر اهمیت صداقت و ارتباط صادقانه تأکید می کند. این امر باعث می شود کودک دروغگو شما بفهمد که شما برای حقیقت ارزش قائل هستید، حتی در زمانی که تشخیص آن دشوار است. در مورد انواع مختلف دروغ و آسیب هایی که هر نوع می تواند ایجاد کند صحبت کنید. دلایل مختلفی را که مردم برای دروغ گفتن دارند و چرا شما انتظار صداقت دارید توضیح دهید.
الگوی صداقت برای کودک دروغگو خود ایجاد کنید
از رفتاری که می خواهید از فرزند خود مشاهده کنید، الگو بسازید. این بدان معناست که همیشه حقیقت را بگویید. بچه ها نمی توانند دروغ مصلحتی را از دروغ های دیگر تشخیص دهند. بنابراین، مثلا در مورد سن فرزند خود دروغ نگویید تا غذای ارزان تری را در رستوران به او تحویل دهید. فرزند شما از کارهایی که شما را تماشا می کنند تقلید می کند.
فرق حقیقت و دروغ را برای کودک دروغگو خود بیان کنید
مهم نیست که فرزند شما چند سال دارد، مهم این است که تفاوت بین حقیقت و دروگویی را به او توضیح دهدید و شفاف سازی کنید. با این حال، آگاه باشید که تا حدود چهار سالگی، کودکان کوچک تفاوت بین دروغ و حقیقت را به طور کامل درک نمی کنند. در مورد کودکان خردسال، گفتن جمله هایی مانند اگر من می گویم آسمان سبز است آیا این حقیقت است یا دروغ؟ در مورد عواقب احتمالی عدم صداقت صحبت کنید، مانند اینکه مردم دیگر به آنچه شما می گویید اعتماد نمی کنند.
صحبت کردن در مورد گفتن حقیقت در مقابل صادقانه بودن را به کودک دروغگو خود که موضوع بسیار مهمی است، بیان کنید. بچه ها باید یاد بگیرند که لزوما نیازی به اعلام “این یک پیراهن زشت” یا “شما در صورت خود چه قدر جوش دارید” نیستند، فقط به این دلیل که صادقانه است. ایجاد تعادل بین صداقت و شفقت یک مهارت اجتماعی پیچیده است که باید برای شروع زودهنگام آموزش آن را هدف قرار دهید.
علاوه بر این، با کودک دروغگو خود در مورد آنچه در صورت دروغ گرفتار شدن اتفاق می افتد صحبت کنید. بحث در مورد عواقب ناشایست قبل از وقوع می تواند به عنوان یک عامل بازدارنده عمل کند و همچنین به شما کمک می کند تا دقیقا بدانید در صورت/یا هنگام دروغ گفتن چه باید بکنید.
سخن پایانی
ما در این مقاله چندین روش برای جلوگیری از تربیت کودک دروغگو و دلایلی که آن ها را وادار به دروغ گفتن می کند را برای شما بازگو کردیم. امیدواریم، که از روش هایی که ذکر کردیم بهره مند شوید تا کودک دروغگو پرورش ندهید.