برای اینکه ما به اندازه خودمان پیشرفته و دانا شویم، لازم است که در مورد نحوه تفکرمان در مورد چیزها، مرزها را بشکنیم. نامهای بزرگی مانند انیشتین و داروین توانستند خارج از چارچوب فکر کنند و به ما کمک کنند تا همه چیز اطرافمان را با دیدی بسیار متفاوت ببینیم.
برخی از انقلابیترین پیشرفتها زمانی اتفاق افتاد که تمدنهای بشری در مراحل ابتدایی خود بودند. یونانیان باستان در دوره ای زندگی می کردند که ما نسبتاً نادان بودیم، اما برخی از مردم آن زمان توانستند دانش جدید و روش های جدید تفکر را به ما معرفی کنند. یکی از مشهورترین این متفکران فردی به نام ارسطو بود.
وی در سال 384 قبل از میلاد در شهر استاگیرا در یونان به دنیا آمد. پدرش، نیکوماخوس، موقعیت والایی در جامعه داشت، زیرا او پزشک شخصی پادشاه وقت، آمینتاس سوم مقدونیه بود. وی به لطف روابط نزدیک پدرانش با پادشاه، توانست با برخی از قدرتمندترین افراد منطقه در آن زمان ملاقات کند.
او حتی با پسر پادشاه، فیلیپ، که بعداً خود پادشاه شد، ملاقات کرد. ارسطو در حدود 18 سالگی به آتن سفر کرد و به آکادمی فیلسوف بزرگ دیگر: افلاطون پیوست. او تا 37 سالگی در آکادمی ماند. او مدت کوتاهی پس از مرگ افلاطون آکادمی را ترک کرد.
2. توسط خواهرش بزرگ شده است
ارسطو به اندازه کافی خوش شانس بود که زندگی نسبتاً راحتی داشت، اما همیشه همه چیز را به روش خودش نداشت. در جوانی پدر و مادرش از دنیا رفتند و او را یتیم کردند. با این حال، خوشبختانه برای وی ، افراد دیگری وجود داشتند که مایل بودند تا زمانی که او به سن بلوغ برسد، سرپرست او شوند.
با رفتن پدر و مادرش، وی توسط خواهر بزرگترش، آریمنسته، نگهداری شد. شوهر آریمنسته، پروکسنوس آتارنیوس نیز کمک کرد. پروکسنوس قبل از رفتن به آکادمی افلاطوس به آموزش ارسطو کمک کرد. پروکسنوس و آریمنستا صاحب یک نوه به نام کالیستن شدند که با ارسطو همکار و شاگرد بود.
3. زندگی آکادمی
امروزه، یادگیری شامل معلمانی می شود که در یک موضوع خاص آموزش دیده اند و سپس دانش خود را به دانش آموزان خود منتقل می کنند. کلاس ها در قالب سفت و سختی هستند و معلمان عموماً از برنامه درسی از پیش تعیین شده پیروی می کنند. تحصیلات در زمان ارسطو اما بسیار متفاوت بود.
در دانشگاه افلاطون، دانشجویان و معلمان در عوض یکدیگر را در مورد موضوعات خاص به چالش می کشند و در مورد آنها بحث می کنند. این روش با آنچه امروزه دانشجویان به آن عادت دارند بسیار متفاوت است، اما روش باز احتمالاً برای متفکران بزرگ آن زمان مفید بوده است. وی در هنگام مرگ او موضع افلاطون را نگرفت زیرا آنها در بسیاری از موضوعات توافق نداشتند.
4. اسکندر مقدونی
همانطور که گفته شد، ارسطو با پسر شاه آمینتاس سوم، فیلیپ، ملاقات کرده بود. فیلیپ به پادشاهی فیلیپ دوم تبدیل شد. شاه فیلیپ دوم به خوبی میدانست که وی دانشمند خوبی است و از او میخواهد پسرش اسکندر سوم مقدونی را آموزش دهد. اسکندر سوم را بسیاری از مردم با نام اسکندر مقدونی می شناسند.
ارسطو تا 16 سالگی معلم اسکندر باقی ماند. اسکندر یکی از بهترین رهبران منطقه و در میان مشهورترین رهبران دوران باستان بود. اسکندر مقدونی یکی از بزرگترین امپراتوری های آن زمان را به وجود آورد که بدون شک با حکمتی که از ارسطو به دست آورده بود هدایت می شد.
5. معبد لیسیوم
در یونان باستان، لیسیوم معبدی بود که به خدای آپولو لیسیوس تقدیم شده بود. این معبد از دیرباز به عنوان مرکز بحث فیلسوفان مورد استفاده قرار می گرفت و نام های معروفی مانند افلاطون و ایزوکراتس قبل از وی در آنجا تدریس می کردند. در زمان ارسطو، این مکان به یک مکان افسانه ای برای یادگیری تبدیل شد.
وی تدریس منظم را در معبد آغاز کرد و رسماً مدرسه ای را تأسیس کرد که به نام لیسیوم شناخته می شد. دانشمندان پیرو ارسطو به دلیل عادت ارسطو به راه رفتن در هنگام تدریس به مشاء معروف بودند. همچنین ارسطو یکی از اولین کتابخانه های بزرگ جهان را در اینجا تأسیس کرد.
6. تشریح حیوانات
هرکسی که در مدرسه زیست شناسی خوانده باشد، احتمالاً تجربیاتی در تشریح حیوانات برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد آنها داشته است. ممکن است برای بسیاری از مردم ناخوشایند به نظر برسد، اما کمک به دانش آموزان برای یادگیری بیشتر در مورد آناتومی حیوانات و نحوه کنار هم قرار گرفتن آنها و ما ضروری است.
این عملی است که توسط کسی جز خود ارسطو آغاز شد. قبل از این، برای مردم عادی بود که به جای آن از ذهن خود برای تعیین آنچه در درون حیوانات می گذرد استفاده می کردند. وی دانش ما را به سطح کاملاً جدیدی رساند و کار او به کشفیات مهم بسیاری منجر شد.
7. طبقه بندی موجودات
ارسطو متوجه شد که به نظر می رسد برخی از گیاهان و حیوانات تحت دسته بندی خاصی قرار می گیرند. او از مشاهدات خود برای شروع طبقه بندی حیوانات و گیاهان استفاده کرد و اولین کسی بود که این کار را انجام داد. وقتی صحبت از حیوانات شد، آنها را به دو دسته اصلی تقسیم کرد که شامل آنهایی بود که خون قرمز داشتند و آنها بدون خون.
در این طبقه بندی ها پنج طبقه بندی دیگر در هر گروه وجود داشت که سطح دیگری از طبقه بندی گونه ها بود. طبقهبندیهای او بسیار شبیه به مواردی است که ما امروز استفاده میکنیم، اگرچه خون قرمز بودن یا نبودن آنها با مهرهداران بودن یا نبودن آنها جایگزین شده است.
وی تفکر را در دنیای زیست شناسی به شیوه ای به کار برد که هیچ کس قبل از او هرگز انجام نداده بود. او علاوه بر ایجاد سیستم های طبقه بندی برای جانوران و گیاهان، روشی سیستماتیک برای مطالعه گیاهان و جانوران نیز به کار گرفت. کار او به استاندارد سازی تحقیقات در زیست شناسی کمک کرد و این منجر به اکتشافات بیشتری در مورد جهان طبیعی شد.
به این ترتیب، او را پدر علم زیست شناسی می دانند. افراد دیگر در رابطه با موضوع پیشرفت عمیق تری داشته اند، اما در ارسطو بود که همه چیز شروع شد. چارلز داروین همچنین به عنوان پدر زیست شناسی در نظر گرفته می شود، اگرچه کار او به آغاز دوره زیست شناسی مدرن کمک کرد.
9. قیاس ها
منطق ابزار مفیدی است که به ما در تعیین حقایق کمک می کند. این به ما کمک می کند تا پاسخ های اشتباه را حذف کنیم و ما را به پاسخ های درست هدایت کنیم. منطق از دیرباز توسط بسیاری از فیلسوفان مشهور مورد مطالعه قرار گرفته است، در حالی که ریاضیدانان، دانشمندان و حتی برنامه نویسان کامپیوتر نیز از آن استفاده می کنند.
ارسطو ابزار منطقی را توسعه داد که امروزه نیز اغلب از آن استفاده می کنیم: قیاس. این یک قالب شناخته شده است، یک موجود نمونه: همه انسان ها فانی هستند و همه یونانی ها انسان هستند، بنابراین همه یونانیان فانی هستند. همانطور که می بینید، این شکلی از استدلال منطقی است که کمک می کند تا مشخص شود مقدمات چیست و نتیجه چیست.
10. اشتباه گرفتن
وی متفکر بزرگی بود و به شکل گیری اساس نحوه یادگیری امروز ما کمک کرد. با این حال، او مدت ها پیش زندگی می کرد که دانش بشر از سیاره ما و جهان اطراف ما بسیار محدودتر از امروز بود. این بدان معنی بود که حتی نام بزرگی مانند ارسطو نیز برخی چیزها را اشتباه میکرد.
به گفته وی قلب مرکز هوش بود نه مغز. او همچنین فکر می کرد که جنسیت بزها به جهت جریان باد بستگی دارد. او همچنین بر این باور بود که زمین در مرکز جهان قرار دارد و مارماهی ها زاد و ولد نمی کنند، بلکه به طور خود به خود از گل تولید می شوند.
سخن آخر
ما در این مقاله تلاش کردیم که شما را با زندگی ارسطو آشنا کنیم. امیدواریم که اطلاعات مورد نیاز خود را با خواندن این مقاله به دست آورده باشید.