کمال الدین بهزاد یک نقاش معروف ایرانی است که با لقب های زیادی مانند استاد بهزاد و استاد نقاش شناخته می شد. وی در زمان پادشاهی صفوی و تیموری، در دربار صاحب منصب بود. وی به علت ابتکارهای جدید در نقاشی هایش در ایران بسیار مشهور شدو ما در این مقاله قصد داریم شما را با زندگی نقاش خلاق و معروف ایرانی، کمال الدین بهزاد آشنا کنیم تا بیشتر با این هنرمند مشهور قرن 9 و 10 هجری و آثار وی، آشنا شوید.
کمال الدین بهزاد شاید مشهورترین نقاش تاریخی مینیاتورهای ایرانی باشد. با این حال، مانند بسیاری از هنرمندان در قرن های 9 و 10، مهم است که به خاطر بسپاریم که او در بیشتر دوران حرفه ای خود به تنهایی کار نمی کرد، بلکه رهبر یک کارگاه (در این مورد، یک اسکریپتوریوم فارسی، یک کتابخانه ) بود که کارهای هنری را تحت سبک خود انجام می داد.
مینیاتور فارسی ژانری از نقاشی است که در آن قطعات کوچک یا به عنوان تصویر کتاب یا قطعات هنری مستقل خلق می شوند. مینیاتورهایی که کمال الدین بهزاد ساخته بود، قرار بود در آلبومی که به نام مرققی معروف است، نگهداری شود . muraqqa موجود مجموعه ای از مینیاتور اسلامی و خوشنویسی از منابع مختلف و فرمت های استاندارد برای نمایش نقاشی های مینیاتوری در فارسی صفوی، مغول و عثمانی امپراتوری بود.
وقتی به مینیاتورهای فارسی نگاه می کنید، مهم ترین جنبه ای که باید به آن توجه کنید، اندازه آن ها است. تأثیر نگاه کردن به چیزی بسیار کوچک با نگاه کردن، به عنوان مثال، به یک نقاشی بزرگ روغن، بسیار متفاوت است. هنگام تجزیه و تحلیل آثار هنری تاریخی، چیزی را باید به خاطر بسپارید: هرچه بزرگ تر باشند، ظاهرا عمومی تر و کوچک تر، خصوصی تر و صمیمی تر هستند. بنابراین، نگاه به مینیاتورهای فارسی، یک فعالیت یک نفره یا گروهی کوچک بود.
نقاشی مینیاتوری از نسخه کمال الدین بهزاد به نام اسکندرنما (کتاب اسکندر مقدونی، معروف به اسکندر در فارسی) بود. نکته دیگری که در مینیاتورهای فارسی باید به آن توجه کرد، مسطح بودن چشم انداز است. در حالی که نقاشان رنسانس در قرن 9 در حال آزمایش دیدگاه و با یافتن نقطه ناپدید شدن بودند، نقاشان مینیاتور ایرانی در حال آزمایش الگو و ترکیب بودند که برای حرکت چشم در سطح تصویر طراحی شده بود. مینیاتورهای اسلامی تزئینات زینتی غیر مجازی را با شخصیت های پیچیده انسان به طرز جدی خیره کننده ترکیب کرده اند.
کمال الدین بهزاد در به تصویر کشیدن حرکت طبیعی و ارگانیک انسان در آثار خود مهارت ویژه ای داشت و به شیوه های خلاقانه ای برای بیان روایت و شخصیت ها دست یافت. ماهیت خصوصی نقاشی های مینیاتوری همچنین به این معنی است که او می تواند جزئیات ریز را شامل شود که پیدا کردن آن بینندگان را به زمان بیشتری نیاز دارد.
سال دقیق تولد وی نامعلوم است و بر اساس منابع مختلف، از 834 تا 839 متغیر است. او متولد شد و بیشتر زندگی خود را در هرات، شهری در غرب افغانستان امروزی گذراند که مرکز مهم تجارت و پایتخت فرهنگی و اقتصادی امپراتوری تیموری بود.
اطلاعات زیادی در مورد دوران کودکی بهزاد در دست نیست، اما به گفته نویسنده قادی احمد، بهزاد در سنین پایین یتیم شد و توسط نقاش و خطاط برجسته میراک نقاقش، مدیر کتابخانه سلطنتی تیموری بزرگ شد. بهزاد همچنین دست پرورده میر علی شیر، یک وزیر، شاعر و انسان در دادگاه هرات در زمان سلطنت تیموریان سلطان حسین بود.
در نسخه های خطی متعددی که در سال 859 یعنی قرن 8 در کتابخانه سلطان حسین بایقرا (کارگاه آموزشی) منتشر شد، مشارکت کمال الدین بهزاد دیده می شود، که نشان دهنده کار او در دربار در آن دوره است. در سال 865، با حکم سلطان حسین بایکار، بهزاد به عنوان رئیس آتلیه های سلطنتی در هرات منصوب شد و جانشین میراک نقاش شد. تحت رهبری او، آکادمی به بزرگ ترین دوره خود رسید.
در سال 885، سلطان حسین بایقره درگذشت و یک ماه پس از مرگ وی، هرات به تصرف نیروهای بخارای خانات به رهبری محمد شیبانی خان درآمد. برخی از محققان معتقدند که بین 886 تا 889، کمال الدین بهزاد در بخارا بود و به دنبال شیبانی خان به همراه دیگر هنرمندان هرات بود (هر چند بار گزارش شده است که او در آن سال ها در هرات بوده است).
شهرت کمال الدین در این دوران به اوج خود رسید. در یک افسانه آمده است که در نبرد چالدران در سال 893، که در آن ترکان عثمانی ارتش ایران را شکست دادند، شاه اسماعیل اول بهزاد را به عنوان گنج در غاری مخفی کرد.
در سال 901، کمال الدین بهزاد به کار شاه اسماعیل اول صفوی در تبریز (پایتخت امپراتوری جدید صفوی) رفت و در آنجا، به عنوان مدیر آتلیه سلطنتی، تأثیر بسزایی در توسعه نقاشی های بعدی صفوی داشت. به گفته محمد خواندامیر، شاه اسماعیل اول، بهزاد را با حکمی به کار گرفت که در آن نقاش را به عنوان، معجزه قرن ما (8 و 9)، الگویی برای نقاشان و نمونه ای برای زرگران، استاد کمالود توصیف کرد. کمال الدین بهزاد که با قلم موی خود مانی را شرمنده کرد و صفحات ارژنگ را با مداد طراحش تحقیر کرد.
در سال 903، شاه اسماعیل ناگهان درگذشت. آثار بعدی کمال الدین معمولا با نام پسر شاه اسماعیل، شاه طهماسپ اول (حکومت 953-903) مرتبط است. کمال الدین تا زمان مرگش در سال 914 در کارگاه شاه به خدمت خود ادامه داد. آرامگاه بهزاد در هرات، زیر کوه مختار (تپه انتخاب شده) قرار دارد.
آثار کمال الدین بهزاد
اغواء یوسف و زلیخا در سال 867
این معروف ترین اثر کمال الدین بهزاد است. این بر اساس آیه قرآنی یوسف و زلیخا است، یک داستان عاشقانه که در نسخه های مختلف بازگو شده است. توجه به استفاده هنرمند از دیدگاه در اینجا جالب است.
دیوار سمت راست مهارت او را در به تصویر کشیدن چشم انداز واقع بینانه نشان می دهد، اما او انتخاب سبک را برای مسطح ساختن بیشتر تصویر انجام می دهد. در عوض، او از الگوها برای تمایز خلاقانه اتاق ها و ساختارهای خانه استفاده می کند. در همین حال، دو چهره در این فضای فانتزی با حرکات بسیار طبیعی و روان زندگی می کنند.
شکارگاه اثر کمال الدین بهزاد
در حالی که نقاشان مینیاتوری معمولا از عناصر معماری برای ایجاد ترکیبات خود استفاده می کردند، کمال الدین به همان اندازه در نقاشی مناظر ماهر بود. در این تصویر، فاصله از طریق نقطه ناپدید شدن پیشنهاد نمی شود، بلکه از طریق لایه بندی سطوح مختلف میدان طرح دار پیشنهاد می شود. در مینیاتورها، قرار دادن یک شی بالاتر در تصویر معمولا نشان می دهد که آن فاصله بیشتری دارد. وجود یک حاشیه زینتی در اینجا به ما این ایده را می دهد که چگونه باید در یک کتاب یا آلبوم نه به عنوان یک نقاشی بزرگ و توهم آمیز یا نقاشی دیواری نمایش داده شود.
نقاشی مینیاتوری از نسخه بهزاد اسکندرنما (کتاب اسکندر مقدونی، معروف به اسکندر در فارسی) است که سال خلق آن ناشناخته است. این نقاشی علاوه بر ارائه چند نمونه عالی دیگر از معماری و نحوه ایجاد چشم انداز، توانایی کمال الدین بهزاد در ایجاد شخصیت و روایت را نیز نشان می دهد. چهره ها و حرکات او مملو از شخصیت و حرکت است. با جزئیات غیرمنتظره، مردی را می بینید که در جعبه پنجره قرمز در حال تماشای صحنه است.
تشییع جنازه عطار
نقاشی مینیاتوری از کمال الدین بهزاد که مراسم تشییع جنازه عطار مسن نیشاپور را پس از اسارت و کشته شدن توسط مهاجم مغول نشان می دهد.
نقاشی ایرانی چیست؟ و چه ویژگی هایی دارد؟
نقاشی هنر «نوشتن» و حکاکی بسیار دقیق و زیبا روی بوم یا اشیاء کاربردی است. در این نوع نقاشی، هنرمند سعی میکند از رئالیسم متعارف فاصله بگیرد و دنیایی را که میبیند و احساس میکند، به تصویر بکشد، نه تصور واقعی یا واقعی که ما از مناظر اطراف خود داریم.
اگر بخواهیم کمی دقیق تر به ابعاد این نوع نقاشی نگاه کنیم، باید به سراغ ابزار مقایسه برویم. در نقاشی های رئالیستی، هنرمند سعی می کند دقیقاً آنچه را که بیرون از خود می بیند، مانند دوربین عکاسی، بر روی بوم خود منعکس کند. بنابراین قواعد پرسپکتیو (عمق دید) در آن به خوبی رعایت شده است. برای مثال درختانی که دورتر هستند کوچکتر به نظر می رسند. اما در هنر نقاشی ایرانی، هنرمند خلاق این قوانین را زیر پا می گذارد و قواعد «فاصله و نزدیکی» را به هم می زند.
علاوه بر این، در این هنر، طراحی یا طراحی بسیار قدرتمند وجود دارد. یعنی نقاش سعی نمی کند با تکنیک سایه روشن “توهم واقعیت و بعد” را القا کند. مضامین به کار رفته در این هنر نیز بسیار به فرهنگ ایرانی نزدیک است. به تصویر کشیدن مجالس بزم و رزم در کتب معروف ایرانی نمونه بسیار خوبی از استفاده از نقوش ایرانی در این هنر است.
خطوط به کار رفته در نقاشی ایرانی بیشتر دارای منحنی هستند. البته در ادامه و زمانی که از مکاتب مختلف این هنر در ایران صحبت کردیم، بیشتر در مورد تفاوت استفاده از خوشنویسی در دوره های مختلف صحبت خواهیم کرد. به علاوه در این هنر از رنگ های روشن استفاده می شود و فضا حالتی روشن و مقدس دارد. نقاش ایرانی سعی می کند اشیا را از بهترین زاویه نشان دهد و تصوری آرمانی از اشیا و محیط القا کند.
سخن پایانی
ما در این مقاله سعی کردیم هرآنچه که درباره زندگی کمال الدین بهزاد در دسترس است را به شما عزیزان ارائه دهیم. امیدواریم با خواندن این مقاله تا حدودی نقاش خلاق و معروف ایرانی، کمال الدین بهزاد را شناخته باشید. وی در طول زندگی خود آثار بسیاری را خلق کرد که ما چند تا از معروف ترین آن ها را به شما معرفی کردیم.
شما کمال الدین بهزاد را از قبل می شناختید؟ با کدام یک از آثار وی آشنا بودید؟ نظرات و پیشنهادات خود را برای ما یادداشت نمایید تا از آن ها بهره مند شویم.