در دوره کلاسیک، بسیاری از پادشاهان ایران وجود داشتند، اما تعداد کمی از آن ها به اندازه هخامنشیان قدرتمند بودند . آن ها به عنوان پادشاهان ایران بر بزرگ ترین امپراطوری که جهان باستان تا به حال دیده بود فرمانروایی کردند که از رود سند در شرق تا شبه جزیره بالکان در غرب امتداد داشت. پادشاهان فارس توانستند از منابع عظیمی از سراسر این امپراتوری وسیع استفاده کنند و نفوذی بسیار فراتر از مرزهای خود اعمال کنند.
این چند نفر که در این مقاله آن ها را معرفی خواهیم کرد که از نظر زمان بندی مرتب شده اند از زمان تأسیس امپراتوری هخامنشی تا نابودی آن به دست اسکندر مقدونی عنوان “پادشاه هخامنشی ایران” را داشتند که ما چند تا از آن ها را به شما معرفی می کنیم.
بنیانگذار امپراتوری هخامنشی، بسیاری از زندگی کوروش پوشیده از افسانه است. این پادشاه هخامنشی پسر پادشاه ایرانیان و نوه پادشاه امپراتوری ماد بود. پس از مرگ پدرش، او علیه مادها قیام کرد و توانست آن ها را سرنگون کند.
این امر باعث شد تا کوروش راه یک فاتح را طی کند و او مجموعه ای از مبارزات را آغاز کرد که منجر به افزایش لیدیا، آناتولی غربی، عیلام، بابل و بسیاری از آسیای مرکزی به قلمرو او شد. کوروش کبیر به عنوان پادشاه ایران، بر بزرگترین امپراتوری جهان که تا به حال دیده بود، فرمانروایی کرد.
این پادشاه هخامنشی همچنین تعدادی اصلاحات اداری و پروژه های ساختمانی را آغاز کرد. او به مردم یهود اجازه داد تا به یهودیه بازگردند، بنابراین اسارت بابلی ها پایان یافت و اعلامیه عمومی آزادی عبادت و مدارای مذهبی را صادر کرد. او سیستم ساتراپی را برای اداره پادشاهی خود آغاز کرد و 10 هزار جاودان ایرانی را به عنوان نخبه ترین جنگجویان ارتش خود خلق کرد.
پس از مرگ، این پادشاه هخامنشی در مقبره ای نسبتاً ساده دفن شد که وضعیت او را به عنوان پادشاه ایران و بنیانگذار امپراتوری هخامنشی نادیده می گیرد. کوروش بزرگ یکی از تحسین برانگیزترین پادشاهان ایران است و از جهان باستان تا کنون تأثیر عمیقی بر سیاست، دین و فلسفه داشته است.
کمبوجیه دوم پسر بزرگ کوروش و همسر محبوبش کاساندان بود. پس از فتح بابل در 539 قبل از میلاد کمبوجیه فرماندار شمال بابل شد. منصبی که این پادشاه هخامنشی به مدت 9 ماه قبل از اخراج به دلایل نامعلوم بر عهده داشت. او بعدا در سفر بدشانسی کوروش علیه ماساژها شرکت کرد اما قبل از مرگ پدرش به خانه فرستاده شد. کمبوجیه به عنوان پادشاه ایران با مصر، آخرین قدرت بزرگ در شرق نزدیک، درگیر شد.
کمبوجیه دوم در ابتدا برای منزوی کردن مصر از متحدانش در یونان و کاریا و همچنین تصرف قبرس که به عنوان پایگاه مهم مصر عمل می کرد، کار کرد. این پادشاه هخامنشی همچنین تلاش کرد تا رویکردهای مصر را از طریق سینا تسلیم کند. کمبوجیه دوم در 525 قبل از میلاد حمله مصری را آغاز کردو با وجود مقاومت شدید کشور را پس از چند ماه فتح کرد. مبارزات بعدی سیرن و بخش هایی از لیبی را به امپراتوری ایران اضافه کرد، اما حمله به اتیوپی شکست خورد.
کمبوجیه دوم عنوان فرعون را به خود گرفت و برای کاهش قدرت و امتیازات معابد مصر تلاش کرد. در سال 522 قبل از میلاد کمبوجیه با عجله مصر را ترک کرد تا با شورشی در ایران به رهبری برادر کوچکش بردیا یا فریبکاری که ادعا می کرد بردیا است مقابله کند. این پادشاه هخامنشی در راه مقابله با شورش زخمی از ناحیه ران خود یا در نتیجه تصادف در هنگام سوار شدن بر اسب یا در نتیجه سوء قصد طرفداران بردیا دریافت کرد. زخم تبدیل به بیماری شد و یازده روز بعد این پادشاه هخامنشی یعنی کمبوجیه دوم بر اثر عفونت جان سپرد.
پادشاه هخامنشی ، بردیا
زمان حکومت (522 قبل از میلاد)
پسر کوروش و برادر کمبوجیه دوم، بردیا یکی از بحث برانگیزترین پادشاهان ایران است. کوروش در بستر مرگ، بردیا را امیر قلمرو های شرقی کرد و کمبوجیه دوم پادشاه شد. کمی قبل از مرگ کمبوجیه دوم، این پادشاه هخامنشی را به دلیل حسادت اعدام کرد، اما آن را مخفی نگه داشت. در حالی که کمبوجیه هنوز در مصر نبود، بردیا یا مغ های مادها به نام گائوماتا که خود را تظاهر به بردیا می دانستند، شورشی را در رسانه ها آغاز کردند که به زودی به سایر نقاط امپراتوری گسترش یافت.
از آنجا که کمبوجیه دوم مستبد بود و بردیا قول داد که تمام مالیات ها را به مدت سه سال تسویه کند با آغوش باز مورد استقبال قرار گرفت. قبل از اقدام کمبوجیه دوم، این پادشاه هخامنشی بر اثر زخمی عفونی درگذشت و بردیا پادشاه بی چون و چرای ایران شد.
با این حال، گروهی از هفت نجیب زاده ایرانی تصمیم گرفتند او را سرنگون کنند زیرا احساس می کردند او بیش از حد از مادها تمایل دارد، زیرا کرسی حکومت را به رسانه ها منتقل کرده است و ادعا کردند که او یک فریبکار به نام گائوماتا است. هفت توطئه گر، اوتانس، اینتافرنس، گوبریاس، هیدارنس، مگابیزوس، آسپاتینز و داریوش، بردیا را در یکی از قلعه های خود در ماد کشتند.
آن ها برای تصمیم گیری اینکه کدام یک از توطئه گران اکنون پادشاه ایران می شود، بر اسب های خود در برابر طلوع آفتاب صف کشیدند. اسب هرکس که اولین نفر دراز کشد و به خورشید سلام کند، پادشاه می شود.
داریوش اول پسر ارشد هیستاسپس، قلمرو باکتریا بود و بعنوان نیزه شخصی کمبوجیه دوم تبدیل شد. داستان قدرتمند شدن این پادشاه هخامنشی داریوش اول که در اصل از شاخه ای بسیار جوان از هخامنشیان بود، در بهترین حالت مبهم است. پس از مرگ کمبوجیه دوم، بردیا یا گاوماتای مغی پادشاه ایران شد اما توسط داریوش اول و شش همراهش ترور شد.
پس از به قدرت رسیدن داریوش اول با شورش هایی در سراسر امپراتوری در باکتریا، بابل، ایلام، ماد، پارتی، آشور و مصر روبرو شد که با کمک هم دستانش سرکوب شد. به دنبال این، پادشاه هخامنشی داریوش اول چندین عملیات نظامی را برای تکمیل الحاق مصر و ادغام بیشتر آسیای مرکزی و دره سند در امپراتوری ایران رهبری کرد. او همچنین یک عملیات بزرگ علیه اروپایی ها را آغاز کرد او را به دنبال ترک ها، آن سوی دانوب و اطراف دریای سیاه تا رودخانه ولگا تعقیب كرد. پس از چند ماه مجبور به تسلیم شدن شد زیرا سکاها (جنگجو ها) از ادامه دادن جنگ خودداری کردند.
داریوش اول، مقدونیه و تعدادی از جزایر اژه را با شهرهای یونانی خود در امپراتوری خود قرار داد. در سال 499 قبل از میلاد بسیاری از این افراد علیه شاه ایران قیام کردند و شورشیان در قبرس و کاریا به آن ها ملحق شدند. با حمایت آتن و اریتره شورشیان توانستند تا سال 493 پیش از میلاد بجنگند.
کمپین بعدی این پادشاه هخامنشی یعنی داریوش اول برای آرام سازی و مجازات شورشیان و متحدان آن ها با شکست ایران در ماراتون در 490 قبل از میلاد به اوج خود رسید. داریوش اول همراه با لشکرکشی های نظامی خود تعدادی اصلاحات عمده در امپراتوری انجام داد. او امپراتوری را به بیست قلمرو تقسیم کرد و فرماندارانی با اختیارات گسترده برای نظارت بر آن ها تعیین کرد، دفتر بازرسان سلطنتی ایجاد کرد، یک دفتر با شعب متعدد ایجاد کرد، یک ارز جهانی ایجاد کرد، یک سیستم از راه ها و کانال های سلطنتی ایجاد کرد و مالیات جدید وضع کرد.
معبد و کاخ های متعددی در سراسر امپراتوری ساخته است. داریوش اول همچنین اولین پادشاه ایران است که به اهورامزدا، خدای متعال زرتشتی، اعتقاد راسخ داشت.
پادشاه هخامنشی خشایارشا اول
زمان حکومت (485-465 قبل از میلاد)
پسر داریوش اول و آتوسا، دختر کوروش، خشایارشا به عنوان جانشین پدرش قبل از لشکرکشی علیه شورشیان در مصر نامگذاری شد. اگرچه او پسر بزرگ داریوش اول نبود، اما بر اساس نسب مادرش و این واقعیت که او اولین پسری بود که پس از داریوش اول پادشاه شد و به عنوان پادشاه ایران بر تخت نشست.
پس از تبدیل شدن به پادشاه هخامنشی ایران، خشایارشا بی رحمانه شورش ها را در مصر و بابل سرکوب کرد و قبل از آن توجه خود را به یونان معطوف کرد. این پادشاه هخامنشی در ابتدا سه سال را صرف جمع آوری تجهیزات و سربازان از سراسر امپراتوری خود کرد و در عین حال جاده ها و کانال هایی را برای کمک به عبور ارتش خود آماده کرد.
پس از تأخیرهای کوتاه و از دست دادن بخشی از ناوگان خود در ترموپیل و آرتمیسیوم، خشایارشا اول توانست آتن را تصرف و بسوزاند. با این حال، عکس معکوس در جنگ سالامیس و نا آرامی در بابل باعث شد که خشایارشا به همراه بیشتر ارتش خود عقب نشینی کند.
دومین شکست ایرانیان در پلاته در 479 قبل از میلاد به حمله این پادشاه هخامنشی یعنی خشایارشا اول به سرزمین اصلی یونان، پایان داد. نبردها اکنون در سراسر اژه، مصر و قبرس نیز گسترش یافته است. این جنگ که به عنوان جنگ لیگ دلیان شناخته می شود، بین 477-449 قبل از میلاد ادامه خواهد داشت.
در همین حال، این پادشاه هخامنشی به ایران بازگشت و در آنجا بر اتمام تعدادی از پروژه های بزرگ ساختمان و سایر امور امپراتوری نظارت کرد. با این حال، در 465 قبل از میلاد خشایارشا اول توسط آرتابانوس، فرمانده محافظ پادشاهی ترور شد. آرتابانوس هفت پسر خود را در موقعیت های کلیدی در سراسر امپراتوری قرار داده بود تا هخامنشیان را از قدرت برکنار کنند.
این طرح پس از آنکه ژنرال مگابیسوس پشت سر پسر خشایارشاه اول، اسیس قرار گرفت، شکست خورد. این پادشاه هخامنشی یکی از مشهورترین پادشاهان ایران در ادبیات است که در کتاب مقدس استر، نمایشنامه اسخیلوس ایرانیان و تعداد زیادی اپرا، فیلم، نمایش تلویزیونی، کتاب های کمیک و آثار داستانی تاریخی ظاهر شده است.
ما در این مقاله درباره چندین پادشاه هخامنشی و زندگی آن ها اطلاعاتی را در اختیار شما عزیزان قرار دادیم. امیدواریم با پادشاهان این سلسله تاریخی بیشتر آشنا شده باشید.