طبق کتابچه راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی، ویرایش پنجم (DSM-5) اختلال نافرمانی مقابلهای تحت «اختلالات مخرب، کنترل تکانه و سلوک» طبقه بندی می شود. افراد مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای باید از اختلال سلوک متمایز شوند زیرا نسبت به حیوانات یا انسان ها پرخاشگر نیستند، الگوی فریب یا دزدی نشان نمی دهند و اموال را تخریب نمی کنند.
تخمین زده شده است که اختلال نافرمانی مقابله ای در 1 تا 11 درصد از جمعیت عمومی رخ می دهد. این بیماری قبل از بلوغ در پسران شایع تر است اما بعد از بلوغ در بین پسران و دختران به یک اندازه شایع است. اختلال نافرمانی مقابله ای معمولاً تا سن 8 سالگی ظاهر می شود. عوامل خطر این اختلال عبارتند از: فرزندپروری سهل انگارانه یا خشن، والدین اقتدارگرایانه بالا و اختلال نقص توجه و بیش فعالی. همچنین با تحمل ناامیدی ضعیف، تنظیم عاطفی ضعیف و سطوح بالای واکنش عاطفی مرتبط است. در برخی موارد، اختلال نافرمانی مخالف می تواند جای خود را به اختلال سلوک بدهد، به خصوص اگر این اختلال درمان نشود.
درمان و مدیریت شامل ارزیابی سایر اختلالات، آموزش مدیریت والدین، گروه درمانی و غیره است. برای والدین بسیار مهم است که مهارتهای فرزندپروری مؤثرتری را بیاموزند، زیرا پیش آگهی را بهبود می بخشد و به والدین کمک میکند تا با آن کنار بیایند.
کج خلقی همچنین می تواند به عنوان یک تنش خش خش یا ذوب شناخته شود. این یک طغیان عاطفی است که بیشتر در کودکان و کسانی که از نظر عاطفی پریشان هستند دیده می شود. در هنگام عصبانیت، گریه، جیغ، لجاجت، سرکشی، ناله، خشونت و مقاومت در برابر آرامش وجود دارد.
معمولا در اوایل دوران کودکی شایع است. با این حال، به طور کلی شدت و فرکانس آن با بزرگتر شدن کودک کاهش می یابد. همچنین اغلب در افراد مبتلا به اختلال کم توجهی بیش فعال، اوتیسم و ناتوانی ذهنی دیده می شود. افراد مبتلا به اختلال نافرمانی مخالف نیز عصبانیت های مکرر ایجاد میکنند.
علامت شماره 2: حساس و آزرده است
وقتی فردی حساس است، به این معنی است که فرد بیش از حد حساس است و به راحتی آزرده می شود. آزردگی یک حالت روانی ناراحت کننده است که در آن فرد مبتلا تحریک شده و حواسش پرت می شود. گاهی اوقات می تواند منجر به عصبانیت و ناامیدی شود.
وقتی فردی به راحتی آزار میدهد، میتواند به عنوان تحریکپذیر نیز شناخته شود. در روانشناسی، مزاحمت بسیار ذهنی است. محرک هایی که باعث آزار می شوند می توانند برای هر فردی متفاوت باشند. کسانی که دارای اختلال نافرمانی مقابله ای هستند، اغلب لمسی هستند و به راحتی اذیت می شوند.
علامت شماره 3: عصبانی و عصبانی
خشم یک حالت هیجانی شدید است که در آن یک واکنش خصمانه قوی به یک تهدید یا تحریک درک شده وجود دارد. یک فرد عصبانی معمولاً فشار خون بالا، افزایش ضربان قلب و سطوح بالاتر نورآدرنالین و آدرنالین را تجربه می کند. در برخی شرایط، خشم میتواند یک مکانیسم محافظتی برای پوشاندن غم، ترس یا آسیب باشد.
رنجش اغلب ترکیبی از ناامیدی و خشم است. این شامل سه احساس اساسی است: غم، تعجب، و انزجار. اگر یک تجربه ناخوشایند دوباره در ذهن زنده شود، رنجش می تواند تحریک شود. خشم و عصبانیت هر دو ویژگی اصلی هستند که اغلب در افراد مبتلا به اختلال نافرمانی مخالف دیده می شود.
اصطلاح “خلق” را می توان به عنوان فردی تعریف کرد که تغییرات خلقی غیرقابل پیش بینی دارد. این امر به ویژه زمانی صادق است که برای خطاب به کسانی که حملات ناگهانی عبوس یا عبوس دارند استفاده شود. سرخوردگی یک واکنش عاطفی است که به دلخوری، ناامیدی و خشم مربوط می شود. به احتمال زیاد زمانی رخ می دهد که در برابر هدف یا اراده فرد مقاومت وجود داشته باشد. این می تواند به دلیل چالش در تحقق خواسته ها، اهداف، نیازها یا تعارض باشد.
هر دو عواطف عادی هستند که می توانند بر هر فردی تأثیر بگذارند، به ویژه زمانی که در مدرسه، کار یا روابط با مشکلاتی روبرو هستند. با این حال، افراد مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای اغلب بدخلق و ناامید هستند.
علامت شماره 5: مشاجره
استدلال را می توان به عنوان مجموعه ای از گزاره ها تعریف کرد که برای تعیین حقیقت یا نتیجه بیان می شود. داشتن فرزندی مجادله کننده می تواند خسته کننده باشد. با این حال، این بخشی از رشد طبیعی کودک است. مشاجره در بین کودکان 4 تا 5 ساله رایج است زیرا آنها به مهارت های ارتباطی خود اعتماد دارند و بر رسیدن به آنچه می خواهند متمرکز هستند. در مورد فرزندان کوچکتر، برای والدین مهم است که درک کنند که اگرچه می توانند با هم بحث کنند، اما به این معنی نیست که می توانند ایده ها و منطق را درک کنند.
برای برخورد با یک کودک مشاجره، والدین می توانند سعی کنند قوانین خانه را وضع کنند، مشوق هایی را ارائه دهند (در برخی موارد)، به جای پیشنهادها از زبان ساده استفاده کنند و از مسائل بی اهمیت عقب نشینی کنند. با این حال، کودکانی که دائماً مجادله میکنند باید مورد ارزیابی قرار گیرند، زیرا این یکی از ویژگیهایی است که در بین مبتلایان به اختلال نافرمانی مقابلهای دیده می شود.
سرپیچی را می توان به عنوان نافرمانی جسورانه، مقاومت آشکار، تحقیر، بی اعتنایی آشکار، یا رفتاری که فرد تمایلی به اطاعت از مقامات ندارد، تعریف کرد. یکی از ویژگیهای اصلی افراد مبتلا به اختلال نافرمانی مقابلهای، سرکشی آنها نسبت به افراد دارای اقتدار است. این شامل معلمان مدرسه، والدین، خواهر و برادر بزرگتر و غیره می شود.
سرکشی در میان کودکان بسیار رایج است. مثال های رایج عبارتند از: حرف زدن و نافرمانی. بخشی طبیعی از رشد کودک است. این راهی برای آنها برای آزمایش کنترل و محدودیت است. با این حال، در اختلال نافرمانی مخالف، رفتار نافرمانی میتواند تا حدی ادامه یابد که در روابط و عملکرد در مدرسه اختلال ایجاد کند.
علامت شماره 7: انگشت اشاره
اشاره با انگشت یا سرزنش دیگران به عمل توهین کردن، بیان اظهارات منفی یا مسئول دانستن شخص دیگری برای عمل اشتباه اشاره دارد.
در روانشناسی، سرزنش راهی برای بی ارزش کردن دیگران است در حالی که فردی که دیگران را سرزنش می کند در نهایت احساس برتری می کند. این فرد اغلب دیگران را کم ارزش تر می بیند در حالی که “کامل” هستند. همچنین ممکن است راهی برای جلوگیری از احساس شرم، گناه یا پشیمانی باشد. افراد مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای اغلب دیگران را به خاطر رفتار یا اشتباهات خود سرزنش می کنند.
علامت شماره 8: ناراحت کردن دیگران
بیماران مبتلا به اختلال نافرمانی مخالف مقابله ای تمایل دارند به گونه ای رفتار کنند که دیگران را ناراحت کنند. این می تواند شامل همسالان یا حتی بزرگسالان باشد. این رفتار عمدی که بیشتر در کودکان دیده می شود، می تواند باعث شود که بسیاری از سرپرستان و اعضای خانواده احساس ناراحتی کنند زیرا کودک آسیب دیده درگیر مشکلات مدرسه و خانه میشود. آن ها همچنین می توانند نسبت به همسالان خود بد و نامهربان باشند و باعث کناره گیری همسالان خود شوند.
والدینی که فکر میکنند فرزندشان ممکن است از اختلال نافرمانی مخالف رنج میبرد، باید نظر پزشکی را جویا شوند یا با مشاور مدرسه صحبت کنند تا به متخصص بهداشت معرفی شود.
علامت شماره 9: کینه توز
فردی که کینه توز است، عمداً کلمات یا اعمالی را انجام می دهد که به دیگری صدمه بزند یا آزار دهد. همچنین می توان آن را به عنوان اقداماتی تعریف کرد که هزینه ای را بر دیگری تحمیل می کند. برخی از محققان گزارش کرده اند که افراد با سطوح بالاتر کینه توزی نیز بیشتر احتمال دارد روان پریشی، خودشیفتگی و پرخاشگری را نشان دهند.
اصطلاح “انتقام جو” را می توان به عنوان داشتن میل شدید برای انتقام توضیح داد. می توان گفت فردی کینه توز، انتقام جو، کینه توز، تلخ یا بیشتر است. علائم یا ویژگی های بیماران مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای، رفتار کینه توزانه یا کینه توزانه است.
عزت نفس به ارزیابی عاطفی فرد از ارزش خود اشاره دارد. این شامل باورهایی است که آنها درباره خود دارند. می تواند بر حالات عاطفی تأثیر بگذارد که منجر به احساس غرور، ناامیدی، شرم و غیره شود. این شامل احساسات مثبت و منفی است که فرد نسبت به خود دارد.
محققان دریافته اند که عزت نفس می تواند بهعنوان پیش بینی کننده نتایج خاصی مانند شادی، پیشرفت تحصیلی، رضایت در روابط یا ازدواج، رفتار مجرمانه و غیره مورد استفاده قرار گیرد. تصور می شد که تجربیات در طول زندگی فرد بر رشد عزت نفس تأثیر می گذارد. اغلب مشاهده شده است که بیماران مبتلا به اختلال نافرمانی مخالف از عزت نفس پایینی برخوردارند.
سخن آخر
ما در این مقاله تلاش کردیم که شما را با اختلال نافرمانی مخالف آشنا کنیم. امیدواریم که اطلاعات مورد نیاز خود را با خواندن این مقاله به دست آورده باشید.