10 علامت اختلال دیس تایمی
دیس تایمیا که با نام های اختلال دیس تایمیک، افسردگی دیس تایمیک یا اختلال افسردگی مداوم (PDD) نیز شناخته می شود، نوعی افسردگی مزمن است. افراد مبتلا به این بیماری حتی زمانی که همه چیز در زندگی آنها به خوبی پیش می رود، احساس ناراحتی می کنند. آنها فاقد انگیزه برای شرکت در فعالیت های اجتماعی هستند و در بیرون ممکن است تنبل، منفی باف یا بی بند و بار به نظر برسند. در درون احساس غمگینی و ناامیدی می کنند.
علائم اختلال دیس تایمیک مشابه علائم افسردگی بالینی است. با این حال، افراد مبتلا به افسردگی بالینی خلق و خوی طبیعی دارند که پس از یک دوره افسردگی به آن باز می گردند، در حالی که اختلال دیس تایمی باعث می شود افراد همیشه افسرده بمانند. اگر حداقل برای دو سال به طور مداوم 10 علامت دیس تایمی زیر را تجربه کرده اید، باید از یک متخصص سلامت روان مشاوره بگیرید.
همراه کاملیما باشید.
1. احساس ناامیدی و غمگینی
اگرچه افسردگی پیچیده تر از احساس آبی بودن است، اما غمگین بودن جنبه مهمی از دیس تایمیا است. از آنجایی که این یک بیماری مزمن است، مردم اغلب نمی توانند احساس شاد بودن را به یاد بیاورند یا حتی تصور کنند. برای آنها، تجربه بیش از زودگذرترین حالت خلق و خوی ممکن نیست. غم و اندوه برای آنها یک حالت عادی ذهنی است.
دیستیمیا با داشتن علائم در اکثر روزها در اکثر روزها، برای دوره ای دو سال یا بیشتر مشخص می شود. زندگی بدون شادی برای چنین دوره طولانی می تواند باعث شود که مبتلایان امید به بهبودی را از دست بدهند. برخی حتی به فکر خودکشی نیز می افتند. اگر مشکوک به خودکشی فردی هستید، باید فوراً از او در مورد آن سوال کنید و سپس با خط حیاتی پیشگیری از خودکشی تماس بگیرید.

2. عدم علاقه
فعالیت های روزانه برای مبتلایان به اختلال دیس تایمی بی معنی است. خانواده و دوستان ممکن است متوجه شوند که فرد علاقه کمتری به بهداشت و ظاهر شخصی دارد و ژولیده به نظر می رسد. کارهای ساده مانند غذا دادن به حیوانات خانگی، بیرون آوردن زباله ها یا شستن ظروف ممکن است مانند چالش های غیرقابل حل به نظر برسند و ممکن است برای روزهای متوالی انجام نشوند.
افراد مبتلا علاقه خود را به سرگرمی ها و فعالیت ها از دست می دهند. آنها ممکن است شرکت در ورزش و سایر انواع تمرینات بدنی را متوقف کنند یا فرصت رفتن به مکان های مورد علاقه خود را رد کنند. آنها ممکن است علاقه خود را به فیلم، موسیقی و کتاب از دست بدهند. برخی ممکن است با تماشای بیش از حد تلویزیون وقت خود را پر کنند، اما بدون علاقه واقعی به برنامه خاصی. آنها ممکن است اخبار هیجانانگیز یا تکاندهندهای را به شیوهای بیرحمانه دریافت کنند، و قادر به تظاهر به علاقه نباشند.
3. زیاد یا خیلی کم خوابیدن
افراد مبتلا به اختلال دیس تایمی اغلب شب ها برای به خواب رفتن تلاش می کنند. مبتلایان به افکار مسابقه ای و ناتوانی در احساس خواب آلودگی گزارش می دهند. آنها ممکن است پرتاب کنند و بچرخند و بیهوده تلاش می کنند تا موقعیتی راحت پیدا کنند. برخی دیگر اغلب در طول شب یا صبح خیلی زود از خواب بیدار می شوند. اثرات بی خوابی باعث تشدید احساس افسردگی می شود که قبلاً تجربه کرده اند.
نقطه مقابل بی خوابی پرخوابی است و یکی دیگر از علائم رایج است. مبتلایان به پرخوابی حتی پس از یک استراحت کامل شبانه احساس خواب آلودگی می کنند. آنها ممکن است اغلب چرت بزنند یا بیشتر اوقات فراغت خود را دور از خواب بخوابند. کارفرمایان ممکن است متوجه شوند که یک کارمند معمولاً دیر سر کار میآید، زیرا صبحها برای بلند شدن از رختخواب مشکل دارد. تکان دادن سر در طول روز یکی دیگر از علائم رایج است.
اختلال شخصیت ضد اجتماعی چیست؟ 10 علائم شایع شخصیت ضد اجتماعی داشتن!
4. خوردن زیاد یا ناکافی
وقتی افراد افسرده هستند، اغلب برای راحتی به غذا روی می آورند. برخی بیش از حد غذا می خورند یا انتخاب های غذایی ضعیفی انجام می دهند که برای بدنشان مفید نیست. هوس خوردن شیرینی جات و کربوهیدرات نوعی خود درمانی است زیرا این نوع غذا به طور موقت سروتونین را در مغز افزایش می دهد و احساس بهتری در فرد ایجاد می کند. اثرات مثبت آن کوتاه مدت است و شرم ناشی از پرخوری می تواند علائم افسردگی را بدتر کند.
افراد دیگر اشتهای خود را از دست می دهند و ممکن است از سوء تغذیه یا وزن کم رنج ببرند. خرید مواد غذایی و تهیه غذا ممکن است برای افرادی که بی حال هستند و به زندگی بی علاقه هستند، دردسر زیادی به نظر برسد. برای آنها ممکن است به جای پختن شام، صرف نوشیدنی، سیگار کشیدن یا شاید زودتر به رختخواب رفتن راحت تر باشد. دیگران به سادگی برای خوردن احساس ناراحتی می کنند.
5. احساس خستگی
سطوح پایین انرژی پنجمین علامت اختلال دیس تایمی است. افراد از نظر بدنی کمتر فعال می شوند و از فعالیت های شدید اجتناب می کنند. ممکن است بیشتر روز را روی مبل بنشینند یا در رختخواب دراز بکشند. از نظر روحی نیز احساس خستگی می کنند، بنابراین در محل کار و خانه بهره وری کمتری دارند. شاید فکر کردن سخت باشد. علائم دیگری مانند عادات غذایی ناسالم و بی خوابی می تواند به احساس بی حالی کمک کند.

فردی که سعی می کند با دیس تایمیا عمل کند ممکن است فقط برای گذراندن روز به کافئین، نوشیدنی های انرژی زا یا شکر روی بیاورد. این محرک ها در کوتاه مدت انرژی می دهند، اما اثر طولانی مدت افزایش خستگی دارند. آن ها همچنین اعتیاد آور هستند و می توانند باعث شوند که کاربر در صورت عدم مصرف سردرد و سایر علائم ترک را تجربه کند.
اختلال چند شخصیتی چیست؟ کلیک کن تا همه چیز را درباره چند شخصیته بودن بدانی!
6. انتقاد از خود
یکی دیگر از علائم اختلال دیس تایمیا انتقاد بیش از حد از خود است. افراد جملاتی مانند “من خیلی احمقم” یا “من در این کار خوب نیستم” یا حتی “هیچ کس مرا دوست ندارد” می گویند. این عادت میتواند به عنوان نشانهای از فروتنی در دیگران ظاهر شود یا در ارزیابی غیرواقعبینانهای از خود بیهوده آشکار شود. هر چند در ظاهر ظاهر شود، در درون تأثیرات مخربی بر عزت نفس فرد دارد.
مطالعات تحقیقاتی نشان دادهاند که صحبت کردن با خود به شیوهای تحقیرآمیز میتواند منجر به افزایش احساس بیارزشی یا ناتوانی در انجام عمل شود. بنابراین، انتقاد از خود می تواند هم نشانه و هم دلیل افسردگی باشد، زیرا ناخودآگاه شروع به باور پیام های منفی می کند. جایگزینی کلمات منفی با جملات تاکیدی مثبت راهی برای تسکین این علامت است.
7. داشتن مشکل در تمرکز
افسردگی تمرکز را دشوار می کند. کار یک فرد می تواند تحت تاثیر قرار گیرد زیرا او تلاش می کند تا روی وظایف در طول روز متمرکز بماند. به همین ترتیب، معلمان ممکن است متوجه شوند که کودکان گوش نمی دهند یا تکالیف را کامل نمی کنند و ممکن است تعجب کنند که آیا آنها نوعی اختلال کمبود توجه دارند یا خیر. حتی کارهای به ظاهر بیاهمیت مانند شمارش پول، چک کردن ایمیل، یا رانندگی با ماشین میتوانند خسته کننده باشند. اختلال دیس تایمی می تواند پیگیری مکالمات را دشوار کند و دیگران می توانند این رفتار پریشان را به عنوان عدم علاقه تعبیر کنند.
افراد مبتلا به دیس تایمیا نیز تصمیم گیری را دشوار می دانند. تصمیمات کوچک، مانند انتخاب لباس برای پوشیدن، اضطراب شدیدی را ایجاد می کند و ممکن است زمان زیادی برای گرفتن آن نیاز باشد. مسائل تشخیص بزرگتر، مانند مواردی که بر پول، خانه یا رفاه تأثیر می گذارد، می تواند آنها را دچار وحشت کند. دوستان و خانواده ممکن است متوجه شوند که فرد تصمیمات غیرمنطقی با عواقب ناخواسته گرفته است. گاهی اوقات یک فرد ممکن است با عدم تصمیم گیری عملاً احساس فلج کند و با اجتناب از موقعیت به طور کامل از اضطراب فرار کند. نشانه ظاهری این رفتار تصمیماتی است که به سادگی گرفته نشده اند.
8. دوری از مردم
وقتی احساس غمگینی میکنند، افرادی که از اختلال خلقی رنج نمیبرند، معمولاً به دنبال دوستان و خانواده میگردند تا آنها را شاد کنند. برعکس، افراد افسرده مزمن می خواهند تنها باشند. آنها تمایل دارند از محیط های اجتماعی مانند مهمانی ها یا رستوران ها اجتناب کنند. آنها به دلیل پاسخ ندادن به تلفن های خود بدنام هستند زیرا صحبت با دیگران می تواند باعث اضطراب شدید شود. گاهی اوقات نمی توانند چیزی برای گفتن به ذهنشان بیاید.
